گرچه Graduate Research Assistantship یک موقعیت مورد نظر برای تمامی کسانی ست که به دنبال کمک هزینهای برای دوره تحصیلات تکمیلی خود میگردند اما این موقعیت معایبی نسبت به بورس های تحصیلی (از دانشگاه یا موسسات پژوهشی) دارد. یک مشکل این است که بعد از چند سال تنها ایده های فرد دیگری (استاد راهنما) پیش رفته اند اما خود دانشجو ایده ای خلق نکرده است. مهمترین نکته در تحصیلات تکمیلی امکان خلق، نقد و بهبود پروژه های تحقیقاتی ست اما در صورت درگیری با پروژه های از پیش تعیین شده، کمتر رشد خواهند کرد. یک محقق خوب نه تنها اطلاعات پایه خوبی دارد بلکه میتواند با تحلیل مشاهده، مشکلات و یا سوالات را خلق کرده و با طرح آزمایشهای مناسب جواب آنها را پیدا کند. یک دانشجو بعد از فارغ التحصیلی نیازمند کارهای خوب مانند «محقق اصلی» یک پروژه است. اما در دنیایی که برای تحقیق به پول نیاز است و منابع پولی هم محدود هستند، تعداد محدودی پروپوزال بودجه خواهند گرفت. بنابراین پروپوزال نویسی یکی از مهارتهایی ست که تعیین میکند چه کسی میتواند شغل مناسبی بیابد. کسب این مهارت ارتباط چندانی به رتبه دانشگاه ندارد.
به گمان من رتبه بندی دانشگاهی بیشتر یک فاکتور جانبی است. زیرا:
به گمان من رتبه بندی دانشگاهی بیشتر یک فاکتور جانبی است. زیرا:
۱- رتبه بندی کلی دانشگاه به خودی خود چیزی را نشان نمی دهد. کسانی که نزدیک فارغ التحصیلی هستند بیشتر به رتبه رشته خود در دانشگاهها نگاه می کنند. هاروارد در همه چیز بالا نیست. دانشگاه Johns Hopkins در علوم پایه پزشکی و بهداشتی جایگاه اول را در دنیا دارد. حتی در هر شاخه علوم پایه پزشکی و بهداشتی هم هر رشته ای جایگاه متفاوتی دارد.
۲- وقتی کسی فارغ التحصیل می شود به دنبال کار میگردد و پیدا کردن کار به تلاش و دانش خود دانشجو در چاپ مقاله های قوی و محکم و به استاد راهنمای خوب بر میگردد. من میتوانم در شاخه تخصصی خودم اسم استادهای زیادی را بیاورم که در دانشگاههای خوب (و نه عالی) کار می کنند اما مقاله هایشان در ژورنالهای عالی چاپ میشوند و دانشجوهایشان میتوانند کم و بیش در هر جایی که بخواهند کار بگیرند. تعداد و کیفیت مقالات چاپ شده بسیار مهمتر از رتبه بندی دانشگاه است.
۳- هنگام انتخاب دانشگاه، ارتباط با استاد راهنما در سطح بالاتری تا رتبه بندی دانشگاه قرار دارد. يادآوری میکنم که کسی که از دانشگاه متوسط اما با مهارت عالی فارغ التحصیل شده است در کاریابی شانس بیشتری دارد تا کسی که در یک دانشگاه عالی تحصیل میکرده اما کیفیت کار و مقالاتش بالا نیستند. یک دلیل آن میتواند به استاد راهنمایی برگردد که به افزایش مهارتهای دانشجویانش اهمیت میدهد. توانایی پروپوزال نویسی شاید از مقاله نویسی هم مهمتر باشد. یک استاد خوب از یک طرف دانشجویان را در مسیر تحقیقاتی هدایت میکند و از طرف دیگر به آنها امکان ریسک میدهد تا جنبههای دیگری را هم دنبال کنند.
۴- در زندگی، چیزهای مهم دیگری هستند که به نظر من در سطح بالاتر از رتبه بندی دانشگاه قرار می گیرند. کیفیت زندگی در یک شهر روی روحیه دانشجو و میزان کار یک فرد اثر بسیار زیادی دارد. تعدادی از دانشگاههای عالی در شهرهای کوچک هستند اما هر کسی به جای خلوت و کوچک علاقه ندارد. کسانی را میشناسم که تنها به دلیل شرایط محیطی دانشگاه خود را پس از مدتی تغییر دادهاند.
توصیه من این است که بیشتر از اینکه به دنبال رتبه دانشگاه باشید، به دنبال استادهای مهم دنیا باشید. قبل از اینکه به استاد بگویید که حاضر به پذیرش پیشنهادش به عنوان یک دانشجو هستید یا نه، به کاری که قرار است انجام دهید، سرنوشت دانشجویان فارغ التحصیل شده او، آب و هوای دانشگاه، و هزینه و شیوه زندگی در آن شهر دقت کنید. به موقعیت دانشجویی به عنوان یک موقعیت گذرا برای رسیدن به کار مورد علاقه خود نگاه کنید تا بتوانید دانشگاه بهتری انتخاب کنید و هم اینکه بعد از رسیدن به دانشگاه برای رفتن به پلهای بالاتر تلاش کنید، وگرنه همیشه دانشجوی همان استادتان خواهید ماند!
۲- وقتی کسی فارغ التحصیل می شود به دنبال کار میگردد و پیدا کردن کار به تلاش و دانش خود دانشجو در چاپ مقاله های قوی و محکم و به استاد راهنمای خوب بر میگردد. من میتوانم در شاخه تخصصی خودم اسم استادهای زیادی را بیاورم که در دانشگاههای خوب (و نه عالی) کار می کنند اما مقاله هایشان در ژورنالهای عالی چاپ میشوند و دانشجوهایشان میتوانند کم و بیش در هر جایی که بخواهند کار بگیرند. تعداد و کیفیت مقالات چاپ شده بسیار مهمتر از رتبه بندی دانشگاه است.
۳- هنگام انتخاب دانشگاه، ارتباط با استاد راهنما در سطح بالاتری تا رتبه بندی دانشگاه قرار دارد. يادآوری میکنم که کسی که از دانشگاه متوسط اما با مهارت عالی فارغ التحصیل شده است در کاریابی شانس بیشتری دارد تا کسی که در یک دانشگاه عالی تحصیل میکرده اما کیفیت کار و مقالاتش بالا نیستند. یک دلیل آن میتواند به استاد راهنمایی برگردد که به افزایش مهارتهای دانشجویانش اهمیت میدهد. توانایی پروپوزال نویسی شاید از مقاله نویسی هم مهمتر باشد. یک استاد خوب از یک طرف دانشجویان را در مسیر تحقیقاتی هدایت میکند و از طرف دیگر به آنها امکان ریسک میدهد تا جنبههای دیگری را هم دنبال کنند.
۴- در زندگی، چیزهای مهم دیگری هستند که به نظر من در سطح بالاتر از رتبه بندی دانشگاه قرار می گیرند. کیفیت زندگی در یک شهر روی روحیه دانشجو و میزان کار یک فرد اثر بسیار زیادی دارد. تعدادی از دانشگاههای عالی در شهرهای کوچک هستند اما هر کسی به جای خلوت و کوچک علاقه ندارد. کسانی را میشناسم که تنها به دلیل شرایط محیطی دانشگاه خود را پس از مدتی تغییر دادهاند.
توصیه من این است که بیشتر از اینکه به دنبال رتبه دانشگاه باشید، به دنبال استادهای مهم دنیا باشید. قبل از اینکه به استاد بگویید که حاضر به پذیرش پیشنهادش به عنوان یک دانشجو هستید یا نه، به کاری که قرار است انجام دهید، سرنوشت دانشجویان فارغ التحصیل شده او، آب و هوای دانشگاه، و هزینه و شیوه زندگی در آن شهر دقت کنید. به موقعیت دانشجویی به عنوان یک موقعیت گذرا برای رسیدن به کار مورد علاقه خود نگاه کنید تا بتوانید دانشگاه بهتری انتخاب کنید و هم اینکه بعد از رسیدن به دانشگاه برای رفتن به پلهای بالاتر تلاش کنید، وگرنه همیشه دانشجوی همان استادتان خواهید ماند!