غروبها برای من نه غمگین اند و نه یادآور هیچ خاطره خاصی از گذشتهاند. غروب از یک زمان تا زمان دیگر و حتی از یک جا تا یک جای دیگر متفاوت است. به ویژه اگر هوا ابری باشد هیچ غروبی همانند نخواهد داشت. شکلها، نورها، رنگها و ترکیبهای مختلفی از ابر و خورشید و زوایا و دیگر خصوصیات یک قسمت از آسمان را میتوان دید. به کمی حس خلاقیت هم نیاز است. مثلاً کمی مقایسه با تابلوهای نقاشی که تا به حال دیدهایم. اگر به گوشه گوشه آسمان نگاه کنیم هم بد نیست. هر چه بیشتر در همان زمان فرو رویم، به ترکیب اجزایی که میبینیم بیشتر توجه کنیم و مهمتر از همه فکر کنیم که شاید همانند این غروب در تمام تاریخ و در هیچ جای دیگر دنیا تکرار نخواهد شد، آنگاه به مرحلهای میرسیم که بتوانیم از آنچه میبینیم لذت ببریم.
در نگاه من غروبهای ایران با غروبهای آمریکا تفاوتهایی دارند. شاید چون از دیدن غروبها حسهای متفاوتی را درک میکنم. این تفاوت به معنی برتری نیست. تنها معنایش یکتا بودن است. به گمان من زیباییها قابل مقایسه نیستند. برتریی وجود ندارد چون هر زمان و مکان برگشت ناپذیر است. گاهی غرق شدن در همین تصاویر و همین لذتها ذهن ما را برای درگیری با سختیها آماده میکند.
بهترین حالتی که یک نفر میتواند در آن زندگی کند، زمان حال است. یعنی حالتی که بتوان همان لحظه را حس کرد و لذت برد بدون اینکه به فرو رفتن در هیچ رویایی از گذشته یا آینده نیازی باشد. توانایی لذت بردن به اینکه چقدر مشکل داریم یا دلخوش هستیم ربطی ندارد. به اینکه از کدام لایه جامعه هستیم هم ربطی ندارد. به خوشبخت بودن و یا بدبخت بودنمان هم وابسته نیست. به تحصیلات هم ربطی ندارد. به نظر من لذت بردن به نگاهمان گره بیشتری خورده است. کافی ست که وقت گذاشت و به تصویری خیره شد. گاهی حتی حرکت یک تصویر هم لذت بخش میشود مثل حرکت خورشید و ابرها.
در نگاه من غروبهای ایران با غروبهای آمریکا تفاوتهایی دارند. شاید چون از دیدن غروبها حسهای متفاوتی را درک میکنم. این تفاوت به معنی برتری نیست. تنها معنایش یکتا بودن است. به گمان من زیباییها قابل مقایسه نیستند. برتریی وجود ندارد چون هر زمان و مکان برگشت ناپذیر است. گاهی غرق شدن در همین تصاویر و همین لذتها ذهن ما را برای درگیری با سختیها آماده میکند.
بهترین حالتی که یک نفر میتواند در آن زندگی کند، زمان حال است. یعنی حالتی که بتوان همان لحظه را حس کرد و لذت برد بدون اینکه به فرو رفتن در هیچ رویایی از گذشته یا آینده نیازی باشد. توانایی لذت بردن به اینکه چقدر مشکل داریم یا دلخوش هستیم ربطی ندارد. به اینکه از کدام لایه جامعه هستیم هم ربطی ندارد. به خوشبخت بودن و یا بدبخت بودنمان هم وابسته نیست. به تحصیلات هم ربطی ندارد. به نظر من لذت بردن به نگاهمان گره بیشتری خورده است. کافی ست که وقت گذاشت و به تصویری خیره شد. گاهی حتی حرکت یک تصویر هم لذت بخش میشود مثل حرکت خورشید و ابرها.
shayad faghat hamin ghorobesh behtar bashe bara man ke hichish khob nis man hamrahe 50000 nafare dige payamnoory hastym yany az HIV ham badtar bara ma ghorob ya aslan lezat che mani mide ma mesle sag dars mikhonim akhar mashrot mishim onvaght to darbareye farghe ghorobe iran va amrika harf mizani
پاسخحذف