تازگیها در facebook گروهی ایجاد شده که مردم را تشویق میکند از «پنگلیش» نوشتن خودداری کنند. شاید پنگلیشی نوشتن خلاقیتی و راهی برای غلبه بر یک مشکل بود. برای خیلی ها، این گونه نوشتن محدودیت بخاطر زمان کم یا نبود صفحه کلید فارسی یا محدودیت نرم افزاری یا به گونه عدم آشنایی به روش دیگر نوشتن بود. بعدها هم نرم افزارها یا وبسایتهایی ایجاد شدند تا بتوانند نوشته پنگلیشی را به فارسی تبدیل کنند.
وقتی در ایران کتابهای فارسی ترجمه شده رشته خودم را میخواندم چیزی که بیشتر از همه چیز مرا آزار میداد، عبارت ها یا کلمات انگلیسی بودند که با حروف فارسی نوشته شده بودند. گاهی در زیر نویس، آن را به انگلیسی مینوشتند اما همیشه این سوال برایم بوده است که اگر کلمهای انگلیسی ست چرا باید به فارسی نوشته شود؟ آیا این رفتار نوعی بی توجهی و بی احترامی به زبان اصلی نیست؟ آیا در پاسداری زبان فارسی زیاده روی نکردهایم؟ اگر محتوای مطلبی علمی ست پس خواننده توانایی خواندن هر دو زبان را دارد. پس چه دلیلی بر چنین نوشتنی ست که باعث میشود آوای انگلیسی (بخاطر تفاوت آن با فارسی) از دست برود؟
من نمیخواهم در اینجا از فلسفه اینکه آیا اینگونه نوشتن درست است یا نه بگویم. اما به گمان من این درست نیست که در مورد مسایل مشابه، بطوری متفاوت رفتار کنیم که راحتی خود و ناراحتی دیگران را به همراه داشته باشد یا نسبت به آنچه که ما داریم متعصبانه نگاه کنیم. این رفتار، ناعادلانه و نامتمدنانه است. همانطور که معمولا کسانی که باور دارند «حق گرفتی ست و نه دادنی» از گروه پایین جامعهای هستند که بیشتر به دنبال ایجاد درگیری هستند تا حل مشکلات. ماهیت تمدن، تحمیل کردنی، گرفتی یا قابل مالکیت نیست. بلکه تفکر یا رفتاری ست که دیگران آن را دوست دارند، آن را به یاد میسپارند و به دیگران میآموزند.
من نمیخواهم در اینجا از فلسفه اینکه آیا اینگونه نوشتن درست است یا نه بگویم. اما به گمان من این درست نیست که در مورد مسایل مشابه، بطوری متفاوت رفتار کنیم که راحتی خود و ناراحتی دیگران را به همراه داشته باشد یا نسبت به آنچه که ما داریم متعصبانه نگاه کنیم. این رفتار، ناعادلانه و نامتمدنانه است. همانطور که معمولا کسانی که باور دارند «حق گرفتی ست و نه دادنی» از گروه پایین جامعهای هستند که بیشتر به دنبال ایجاد درگیری هستند تا حل مشکلات. ماهیت تمدن، تحمیل کردنی، گرفتی یا قابل مالکیت نیست. بلکه تفکر یا رفتاری ست که دیگران آن را دوست دارند، آن را به یاد میسپارند و به دیگران میآموزند.
ولی چیزی که ببیشتر اعصاب مرا خرد می کرد فارسی سازی کلمات انگلیسی بود.
پاسخحذفیادمه یک بار در یک کتاب حتی مانیتور را نوشته بودند مبصر.
یعنی باید یک زبان یاد می گرفتی تا بتونی اون کتاب فارسی را بخوانی.
من اون موقع ها زبانم خیلی ضعیف بود و اصلا همین کتب فارسی باعث شد من برم سراغ کتب لاتین ;)
dar gozashte taghir dar zaban besyar kam bude amma dar in dahe ye akhir besyari az mamalek (mardom) be yade xodeshun oftadan .
پاسخحذفma dar Kordie Kermanj [ke man SURANI hastam ] az ebteda harf ha ra baraye mohafezat az farsi / araby &... be Latin mineweshtand .wa aknun kam tarin taghir ra dashte and .
na inke az kalemat xareji estefade nakonan , na , amma engelisye Kordi harf nemizanand .
بله علاوه بر موردی که شما فرمودین ، بزرگواری در نظرات قبلی به موضوع معادل سازی اشاره کردند ، تبدیل کلماتی که اساسا" دیگران سازنده ی اصل آن هستند به زبان دیگر قابل تامل است ، شاید شنیدن رایانه و پیامک و پست الکترونیک عادی نشان دهد اما واژه ی "رایانامه" هنوز هم برای من غریب است.
پاسخحذفمن خودم خیلی نظر سرسختی راجع به هیچکدوم این دوتا ندارم ولی این حرفت رو نمیفهمم که در موارد مشابه متفاوت عمل کردهایم. مگه هردو مورد در راستای حفظ خط و زبان فارسی عمل نکردهایم؟
پاسخحذفرویا: مقایسه من بین فنگلیسی نوشتن (نوشتن فارسی با حروف انگلیسی) و نوشتن اسامی و اصطلاحات انگلیسی با حروف فارسی در کتابهابود. من با این مخالفم که برای اولی کمپینی تشکیل شود و برای دومی هیچ کاری انجام نشود. نظر من این است که برای یک اتفاق مشابه، رفتار متفاوتی داریم.
پاسخحذفنظر من این است که ما فقط در مقابل یک زبان یا یک فرهنگ مسول نیستیم. همانطور که ارزش مرزها به مرور زمان کم میشود (مقایسه کنید با مرز بین قبیله ها در هزاران سال پیش و الان) مرز کشورها هم در در حال کمرنگ شدن است. به همین دلیل ما در مقابل هر نوع فرهنگی مسول هستیم حتی اگر از آن خوشمان نیاید دلیلی نیست که بخواهیم آن را از بین ببریم یا کمرنگ کنیم. به گمان من نوشتن کلمات انگلیسی در کتاب فارسی نه تهاجم فرهنگی ست و نه لطمه به زبان فارسی. خودم هم در نوشته هایم هر وقت که به واژه انگلیسی برخوردهام سعی کردهام که خود آن واژه را بنویسم.
Dare to dream: نوشتار زبان فارسی کنونی در واقع با الفبای عربی ست و چیزی از آن دستخط فارسی قدیمی به جا نمانده (تا جایی که میدانم). اما با وجود تمام مشکلات نوشتاری همه مردم این مملکت به این توافق رسیده اند که بااین زبان بنویسند. همانطور که اگر توافقی یا دلیلی آورده شود که نوشتار فارسی به انگلیسی تغییر کند من مخالف سرسخت آن نخواهم بود.
نگاه تخصصی من و آموختههای من از این کشور این است که تنوع بهتر ست!
doroste .
پاسخحذفbe nazare man mohemtarin asly ke ensan bayad be oun payband bashe wa taghiresh nade ensaniate .
agar fard shaxse kutah fekri bashe osule asly ro baraye kuchektarin ha wel mikone . hamun tawr ke kam bonye ha ahdafe bozorgy darand , amma dar masir uon , ahdafe kucheky ro jaygozin hadafe asly mikonand .
ba shoma movafeq nistam, chon hamishe man ham az kalamat v moadel haye farsi bi tanasob dar reshteye xodam ranj bordeam. estefade az kalamati ke hich hesi az kalameyeasli ra ijad nemikonand haqiqatan vahshtnak ast xosusan dar reshtehaye olume pezeshki. hamin baes mishod man xandan text ha ra be motale'eye mafahime tarjome shode tarjih daham. zemnan momken ast kasi ke fingilish minevise fonte farsi ru kamputeresh nadashte bashe v ya in ke engilisie zaifi dashte bashe v baraye kesi ke xarej az irane benevise dar in surat nemishe be kasi barchasbedashtane tamadone motanaqes vared kard:)
پاسخحذفببخشید من بازم نمیفهمم. اگه قرار باشه نوشتن کلمات انگلیسی به فارسی برای فرهنگی ضرر داشته باشه اون فرهنگ اون کشور انگلیسی زبانه. نیست؟
پاسخحذفاول از همه که خب من اگه برای کمگ به بچههای شیراز کمپین راه بندازم نمیشه بیاد کسی به من بگه چرا به فکر بچههای دارفور نیستی. خب هرکس برای چیزی که خودش نسبت بهش احساس نزدیکی میکنه کمپین راه میاندازه.
من خودم هم برام این نوشتن و خوندن کلمات (مثلا اسمهای) انگلیسی به فارسی عجیب و نامانوسه . ولی دلیل نمیشه این کار غلط باشه. درسته که این روزا همه الفبای لاتین رو بلدند ولی دلیل نمیشه که در یک متن رسمی چاپ شده به فارسی حتی اگه علمی باشه از خط لاتین استفاده کرد. هیچ وقت دیدی مثلا وسط اخبار انگلیسی مثلا اسم آقای خاتمی رو به فارسی بنویسن؟ مطمئنم خودت هم اگه وبلاگ انگلیسی بنویسی وسطش از حروف فارسی استفاده نمیکنی.
من فکر میکنم این نامانوس بودن اتفاقا به این دلیله که ما فارسی زبانها عادت نداریم اصلا چیز جدیدی بخونیم. زبان فارسی با نوشتن اسمهای خارج از خودش بیگانه است چون تا حالا نداشته.
فکر کنم در انتقال مطلب در این پست چندان موفق نبوده ام. اول اینکه مطلب من در مورد معادل سازی نیود بلکه در مورد نوع نوشتار بود. مثل اینکه مثلا کسی به جای It's OK بنویسد «ایتز اوکی» یا مخصوصا برای اسامی بجای Philip بنویسد فیلیپ. یا حتی بجای hypothalamus بنویسد هیپوتالاموس. دوم اینکه در اینجا بجای اینکه نظر شخصی خودم را بگویم، سعی کردم به کل ماجرا از دید سوم (کسی که هر دو زبان برایش یک ارزش دارند) نگاه کنم و اینکه اگر کسی مخالف فینگلیسی نوشتن است چرا مخالف فارسی نوشتن مثالهایی که اینجا آورده ام نیست؟
پاسخحذفزهرا: من هنوز متوجه نشدم که موافق چی نیستید! اشاره شما به خواندن کتابهای زبان اصلی همان چیزی بود که من گفتم همانند مثالهایی که در بالا آوردم. این مخصوصا برای کتابهای علمی کاملا معنی دار و قابل لمس است (که اشاره کردم).
تا آنجایی که من میدانم تمام سیستم عامل ها فونت فارسی دارند. اگر منظور شما صفحه کلید فارسی ست که آن هم قابل تهیه است (یا مثل بعضی دوستان در اینجا میتوانید حروف را خودتان روی کلیدها درست کنید و بچسبانید).
تنها موردی که دو طرف یک ارتباط به نوشتار یک زبان آشنایی نداشته باشند وقتی ست که یک نفر نوشتن به آن زبان را بلد نباشد که بیشتر اوقات برای ایرانی های نسل دوم مقیم خارج از ایران است. شاید به آنها این حق را میدهیم چون زبان فارسی زبان بین المللی نیست! من تناقض را وقتی می بینم که نسبت به فینگلیسی نوشتن اعتراض داشته باشم اما فارسی نوشتن کلمات انگلیسی اشکال نداشته باشد. به نظر من یک فرهنگ متمدن بیشتر پذیرنده است تا پس زننده.
رویا: درسته! این جور نوشتن - و در عین حال مخالف فینگلیسی نوشتن- و بعبارتی تاکید روی فارسی مطلق، نوعی بی توجهی به زبان انگلیسی ست. و البته به گمان من به نوعی ایجاد فاصله مردم با زبان یا حتی حروف انگلیسی یا شکل یک کلمه با عدم کاربرد آن است.
حرف دوم شما هم درسته و دقیقا نکته اصلی است. اینکه مردم به چیزی اهمیت میدهند که به آن «احساس» دارند. ولی چرا نباید نسبت به زبان دیگری همان احساس را داشته باشیم؟!
به نظر من دو مثالی که در اینجا آوردید با هم در تناقض نیستند (یا من آن را نمیبینم). بچه های شیراز خوبند، بچه های دارفور هم خوبند:) گرچه واقعا هر گرایشی برای درک فلسفه آن قابل پرسش است.
در مورد عبارت سوم: تاکید میکنم که من نگفتم این کار غلطی ست! من فقط دو رفتار را با هم مقایسه کردم.
ولی مخصوصا با قسمت بعدی (نوشتن متن علمی به فارسی) موافق نیستم. زبان علم، انگلیسی ست و چه خوب چه بد این زبانی ست که متون علمی با آن نوشته میشوند. نظر شخصی من این است که کسی که با علم سر و کار دارد باید به آن احاطه کامل داشته باشد تا بتواند ارتباط ایجاد کند. همانگونه که در یک کشور (مثل ایران) با همه گویش ها یک زبان رسمی هست که هر کسی با هر لهجه ای با آن صحبت میکند. از زبانهای دیگر در نوشتار انگلیسی استفاده نمیشود چون انگلیسی زبان رسمی بین المللی ست که همه به آن احاطه دارند ولی کسی به دیگر زبانها آشنایی ندارد.
شاید حق با شما باشد و دلیل آن نامانوسی باشد. اما بالاخره تغییر باید از جایی شروع شود. الان بسیاری از کلمات زبان ما عربی هستند یا حتی الفبای ما! قبلا هم گفتم که من موافق تنوع هستم.
ببخشید من فکر کنم دارمخیلی گیر دارم میدم :)
پاسخحذفگفنم یکی این مساله رو روشن کنم که من با خود این گزاره که کلمات رو انگلیسی بنویسیم وسط فارسی مشکلی ندارم. حرفم از اول این بود که این که گفتی این یک تناقضه مشکل داشتم. میفهمم که برای تو فرقی بین این زبان و اون زبان وجود نداره ولی قبول کن که استثنا هستی. اکثر گزارهها و تلاشهایی که آدمها در زمینه زبان و رسمالخط میکنن در راستای حفط زبان خودشونه.
گفتم که خودم هم دغدغه این مساله رو داشتهام همیشه:
http://royaa.net/weblog/2008/02/13/%D8%A7%D9%86%DA%AF%D9%84%DB%8C%D8%B3%DB%8C-%D8%AF%D8%B1-%D9%81%D8%A7%D8%B1%D8%B3%DB%8C/
fekr konam In soal ha dare ma ro az neweshte ye asly dur mikone .
پاسخحذفرویا: من (مثل شما) در سیستم امریکایی درس خوانده ام و درس داده ام که پایه آن بحث کردن به روش قدیم (ارسطویی) ست. بنابراین از بحث کردن (یا بقول شما گیر دادن) خوشحال می شوم:)
پاسخحذفاتفاقا من هم با انگلیسی نوشتن وسط فارسی مشکلی ندارم یک علتش همان است که در پست وبلاگت توضیح دادی.
یک دلیل من برای نوشتن در این وبلاگ برای همین است که نوع نگاهم را (به ساده ترین روش) با دیگران شریک شوم. متاسفانه یک مشکلی که در جامعه ما و حتی جامعه امریکا وجود دارد، ارتباط ضعیف بین قشرهای مختلف جامعه است که قبلا در مورد آن نوشته ام
http://www.daramerica.com/2010/02/blog-post_24.html
من نمی خواهم که هر کسی هر حرف مرا قبول کند. اما می خواهم که دیگران (از هر قشر جامعه) به این توانایی برسند که در مورد یک ایده عمیقا فکر کنند. من دوست دارم بقیه مردم کمی بازتر از حد معمول فکر کنند و مثلا بپذیرند که به فراتر از یک زبان یا یک فرهنگ ارزش بگذارند.
ye soale fanny :
پاسخحذفwase sabte name TOEFL IBT bayad chikar kard wa koja raft ?
متاسفانه اطلاعی از امتحانات تافل و پذیرش گرفتن ندارم. شاید بتوانید از www.applyabroad.org اطلاعات مورد نظر خود را بگیرید.
پاسخحذفxaily mamnun
پاسخحذفaalie !
salam mibaxshid man dar hale naqde matlabe moshabehi dar morede moadel sazi budam v kami nazaratma dar web loge shoma v jaye digari ke dar zamineye tarjome bud tadaxol peida kard . nazare shoma be nazar ba aqideye man ham yeksan ast.
پاسخحذفto http://www.applyabroad.org gashtam ama etela ati dar mawrede :
پاسخحذفkodum daneshgah pazireshe xubi be irani ha dar edame tahsil dar reshteye Pezeshi dar taxasos mide ?????????
check paziresh.org
پاسخحذفThat's all I know!
O