گاهی که نمیدانی میخواهی در مورد آینده چه کاری انجام دهی یک راه حل این است که به گذشته فکر کنی. با چیزهایی که از گذشته ساخته شدهاند: دفتر خاطرات، یادگاریها، گذشتن از سختیها، دوست داشتنها، خندیدنها، گریهها، امیدها، دوست داشتنها، گذشتها... آن گذشته و آن باورهای هر لحظه باعث میشود گام به گام به پیش برویم. وقتی که یادمان میرود که چرا اینجا هستیم و چرا همه آن مشکلات را به جان خریدیم، کافی ست بایستیم، به گذشته بنگریم، به چیزهایی که در هر لحظه ما را به جلو میبردند. این باعث میشود که به جلو برویم و امید داشته باشیم. باعث میشود که نفس تازه کنیم، لبخند بزنیم و به پیش برویم. مشکلی میتواند یک نفر را از حرکت باز دارد و تسلیماش کند یا اینکه میتواند مصممترش کند تا راه حل را پیدا کند چه برای خود و چه آیندگان. این یک تصمیم شخصی ست که هر کس صادقانه کدام راه را انتخاب میکند.
اگر آن گذشته ما را به آینده پیوند نزند همان بهتر که در گذشته بماند. اگر ذهن ما نتواند قالبهایی که ما را از حرکت باز میدارد بشکند، چیزی که برایمان به یادگار میگذارد از دست دادن آینده است، برده آینده بودن است.
اگر آن گذشته ما را به آینده پیوند نزند همان بهتر که در گذشته بماند. اگر ذهن ما نتواند قالبهایی که ما را از حرکت باز میدارد بشکند، چیزی که برایمان به یادگار میگذارد از دست دادن آینده است، برده آینده بودن است.
اگر ذهن ما نتواند قالبهایی که ما را از حرکت باز میدارد بشکند، چیزی که برایمان به یادگار میگذارد از دست دادن آینده است،nEda: man khodam nemidoanm che chizi mano az harekat andakhte:piri , tanbali, i arezo shdoan, bi mani bodane
پاسخحذفzendegi , nemdidonam
من معتقدم در حال زندگي كردن بهترين راهه
پاسخحذفالبته جديدا اينو ياد گرفتم
چون خيلي از دغدغه ها رو حل مي كنه و در ضمن آدم از حركت باز نمي مونه گذشته با خاطرات خوب يا بد براي من تموم شده
دوست دارم آينده رو با تصور فعلي خودم بسازم
پستت جالب بود موفق باشي
سلام بهرام
پاسخحذفمن به تو مدیونم به خاطر نوشته هات.
بعد از خوندن این متن به اون شبی فکر کردم که در اوج کلافگی سیستم رو روشن کردم و در حالی که میدونستم کمتر از یکساعت اینترنت برام مونده "ادامه تحصیل در آمریکا" رو سرچ کردم.
یاد اون تصمیمم افتادم. درست که انگیزه هام تو همین چند وقت کلی تغییر کرده اما حالا به این فکر کردم که چه دلایلی برای من بود که چنین تصمیمی گرفتم.
حالا که به یاد اون روزها دوباره به سراغ نوشته هات اومدم دوباره انگیزه جدید گرفتم.
ممنونم معلم و برات دعا میکنم
سلام محسن:
پاسخحذف(منظورت از بهرام، بابک بود نه؟)
همین که حسی یا کلامی به آدمها حس خوبی میدهد خودش مایه خوشحالی من است. چیزی بیشتر از این از نوشتن انتظار نداشتهام.
اگر واقعاً فکر میکنی مدیونی به بهترین روشی که در توان داری به دیگران کمک کن تا جایی باشند که تو هستی، تا جایی باشند بهتر از جایی که تو هستی. باور کن اینگونه جای خودت محکمتر میشود، جایی میروی بهتر از جایی که هستی!