شاید یکی از ویژگیهای من، نوشتههای طولانی چه برای خودم (در دفتر خودم یا حتی مقالات علمی) و یا در این وبلاگ باشد. متنهای طولانی برای بسیاری ناخوشایندند که شاید بخاطر کم حوصلگی، وقت کم یا عدم علاقه خواننده به موضوع باشند. موفقیت من در طی سالهای گذشته در ایران تا حد زیادی بخاطر استفاده از روش تفکر دیالکتیک* بود. شاید اولین بار، در بچگی فهمیدم که چیزی مانند این روش مرا راحتتر و زودتر به نتیجه میرساند و ارتباط من با اطرافیان و دنیای اطرافم را بهبود میبخشد. بعد که با خود این فلسفه آشنا شدم، با دقت و نظم بیشتر از آن استفاده کردم تا جایی که قسمتی از روش ارتباط و کارم شد. موقعی که امتحان زبان (TOEFL) میدادم از همین روش نوشتاری استفاده کردم و وقتی که به امریکا آمدم، از ما خواستند که همین روش را در نوشتن تکلیفها یا مقالات استفاده کنیم؛ روشی که جای پای خود را در این وبلاگ باز کرد.
در این روش، یک واقعیت مشاهده شده یا یک تفکر بیان میشود. در پاراگراف یا قسمت دوم، در مورد آن سوال میشود یا به گونهای در مورد حالت مخالف آن بحث میشود و از ترکیب این دو، قسمت آخر که نتیجه کاربردی ست نوشته میشود. گاهی اوقات متنها به همین دلیل طولانی ميشوند.
این پست، بهانه نوشتن این متن بود. درست است که ساده نویسی در جای خود یک هنر است اما برای خلق هر هنری به زمان نیاز است و گاه در انبوه کارهای روزانه این زمان را نميیابم. گاهی هم حس میکنم که باید از روشی که برای تدریس در اینجا آموختم و استفاده میکردم بهره بجویم؛ باید بین دانش اولیه و مقصد مورد نظر پلی ساخت و گاهی این پل طولانی و بلند میشود.
------
* Dialectic در ویکی پدیا انلگلیسی
من هم کاملا با این روش موافقم و از اون از تحصیل گرفته تا ارتباطات اجتماعی استفاده میکنم اما بابک جان همونطور که خودتم میدونی و اینجا چیزی نگفتی این روش کاملا نسبیه یعنی یک جا خوب کار میکنه ولی جای دیگه یا در زمان دیگه ای دقیقا نتیجه عکس میده.شایدم من نمیتونم از این روش خوب استفاده کنم اما به هر حال نباید زیاد روی یک روش اصرار کرد.
پاسخحذفکاملا با نظرت موافقم حامد جان. برای همین هم هست که سعی کردم از روشهای متنوع تری هم استفاده کنم. تعداد پستهای اول طولانی من بیشتر از الان هستند.
پاسخحذفسلام
پاسخحذفوبلاگ خوبی دارید و متنوع .خوشحال میشم اگر به وبلاگ من هم سری بزنسد.
موفق و پیروز باشید
in one word : NICE
پاسخحذف