ترس در بقای زندگی تقریبا تمام موجودات نقش دارد. شاید در زبان زیست شناسی، بسته به موجود زنده، به آن نامهای مختلف بدهند اما نهایت همه آن رفتارها زنده ماندن برای دمی بیشتر است. هر چقدر که موجود زنده تکامل یافته تر و دارای رفتارهای اجتماعی پیچیده تری میشود، نسبتِ رفتارهای پرخاشجویانه به فرار از موقعیت افزایش مییابد (+، ++ و +++). مثلا اغلب حیوانات در صورتیکه گرسنه نباشند و تهدید شوند، راه فراری مییابند. اما اگر راه فرار نداشته باشند و احساس خطر کنند از خود دفاع خواهند کرد. اینکه چه رفتاری بروز دهند به سیستم عصبی (غریزه) و برآیند محاسبه ذهنی از هزینه هر کدام از رفتارها بستگی دارد. در کل، سه فرضیه برای ریشه رفتارهای تهاجمی تعریف شده اند: غریزه، یادگیری، و نا امیدی یا ناچاری. فرضیه سوم بیشتر رشد کرده و حتی دو فرضیه دیگر را تحت تاثیر قرار داده است. یعنی غریزه اصلی، حفظ حیات است و در صورت ناچاری به خشم و سپس حمله (یا به تعبیری دفاع از خود) تبدیل میشود. اما یادگیری میتواند معادله را تغییر دهد. یعنی تجربه حمله یا مشاهده حمله دیگر اعضای گروه باعث افزایش این رفتار میشود. از طرف دیگر شناخت عامل ترس و بقولی اهلی شدن، ترس و پرخاش را کمتر میکند (+). آنچه که تا به حال گفته شد برای بررسی رفتار یک فرد ساده است. اما برای گروهی از حیوانات یا انسان که دارای روابط اجتماعی هستند شرایط کمی متفاوت است. زیرا گونهای از روابط اجتماعی، دفاع از یکدیگر است که تقریبا در تمام جانداران تکامل یافته تر دیده میشود.
خشونت در انسان استرس بسیار زیادی ایجاد میکند. البته میزان کم استرس در شرایطی مثل تمام کردن پروژه، مصاحبه یا امتحان دادن باعث برانگیختگی، ایجاد انگیزه و افزایش کارایی فرد میشود. اما اگر میزان محرکههای درونی و بیرونی از حد تحمل فرد بگذرند، استرس (به معنای منفی و مضر) ایجاد میشود (شکل1). هر چقدر که میزان استرس بیشتراز حد تحمل فرد شود، نگرانی افزایش یافته و به تدریج به وحشت، خشم و بالاخره پرخاش میرسد که ناشی از افزایش میزان آدرنالین خون است. در جوامع پیشرفته، رفتارهای خشن و تهاجمی را به صورتهای دیگر مانند ورزش کردن تخلیه میکنند. اما در بسیاری از مردم، این حس به صورت خشم فرو خورده باقی میماند تا هنگامی که بصورت رفتارهای بسیار خشن، بیرحمی یا حتی خشم برای انجام وظیفه در جنگ یا جنایت خود را بروز دهند. کسانی مثل صدام حسین یا میلوسویچ که خود، این هنجارها را در طولانی مدت تجربه کرده بودند، استراتژیهای فکری برای مقابله با استرسهای بیشتر، مانند جنگ را داشتند. اما کسانی که تربیت شده فرهنگهای صلح جویانه هستند و در شرایط جنگ یا خشنی قرار میگیرند مجبورند که این تناقض درونی را حل کنند. خشونتهای نظامی یا تروریستی ابتدا باعث افزایش استرس و در نتیجه زخمهای روانی میشود. بعد از چند ماه که جامعه با شرایط ناخوشایند تطبیق یافت، به تدریج به مشاوران نظامی که تجربه مبارزه داشتهاند وابسته شده و حتی شاید خود را تجهیز کند (منبع).
جامعه سالم و در حال صلح در حالت منحنی نرمال قرار دارد (شکل 2a). یعنی بیشتر مردم با انگیزه هستند، تعداد بسیار کمی هم در حالت افسردگی یا خشم دیده میشوند. اما هنگامی که استرس و محرومیت بر جامعهای وارد شود، ابتدا ترس حاصل از آن باعث وحشت عمومی و سپس پناهندگیها یا مهاجرتهای گروهی میشود. در گروه باقیمانده میزان خشم، جنایت، خشونت نژادی و تروریسم افزایش مییابد (شکل 2b). اگر جامعهای تا بحال تحت استرس و فشار بوده است، استرس بیشتر میتواند باعث افزایش تعداد افرادی شود که به خشونت میگرایند. یعنی ارزشهای اخلاقی و نُرم جامعه ضعیف تر خواهد شد. بعبارت دیگر منحنی نرمال جامعه کاملا وارونه شده، از تعداد افراد سالم و طبیعی جامعه کم میشود و در عوض بر میزان دو گروه افسرده (و در نتیجه افراد با زخمهای روانی شدید) و گروههای نگران و وحشت زده (و در نتیجه پناهندگان، مهاجران، فعالیتهای نظامی، و نسل کشی) افزوده میشود (شکل 2c). هر چقدر که زمان یا میزان استرس در جامعهای زیادتر شود، احتمال افسارگسیختگی در جامعه افزایش مییابد. راه چاره، کم کردن استرسهای اقتصادی، نظامی، محیطی یا سیاسی بر جامعه است (منبع).
متاسفانه مشکلات چنین جامعهای دامن گیر نسل های بعدی هم خواهد شد. رفتار تهاجمی موجب ایجاد ترس در کودکان میشود. ترس ایجاد شده موجب بروز رفتار تدافعی و کاهش یادگیری خواهد شد (+). بنابراین به دور از ذهن نیست که جامعهای که دستخوش رفتارهای خشن است، از لحاظ تکاملی علمی و فرهنگی پسرفت کرده و به دلیل کاهش مهارت، امکان رقابت با جوامع دیگر را از دست بدهد و به رتبههای آخر جدول سقوط کند. از این دیدگاه، «در حال توسعه» ماندن کشورهایی که در آنها خشونت یا جنگهای داخلی وجود داشته، کاملا منطقی است.
تمام مطالب را از پاراگراف آخر به اول که بخوانید به این نتیجه میرسید که «ترس باعث پسرفت میشود». این عبارت آخر را خیلیها میدانند، خیلیها به آن عمل میکنند و خیلیها نتیجه پیشرفت از آن دارند. زیرا خیلی ها نادانند.
waghan man ta hala xaily da mored taghabol xashm wa tars fekr kardam , be eteghade man awje taghabole in do da SEX ast .
پاسخحذفshayad fekr kony zehne monharefy daram ama fer kon dar mawred saire SEX . INTOR NIST ????????
Comentam shayad rabte ziadi be matlabetun nadashte bashe har chand man dar in lahze labrize tarsam az ayande v xashm az hal! Man dar nime rahe amadanam vali az yek chiz mitarsam. Inke unja ham ba hamin mizan nabekari v 2ruqe inja rubero sham v tajrobehaye talxi az ruyaruyi ba mardomi dashte basham ke mahsule natural selectione pishravandeye basharian v man beineshun har az chand gahi ehsase xafegi mofrat mikonam? Fekr mikoni in tarse man az adamhayi ke sedaqat ra hamvare ba hemaqat eshtebah migiran be koja mirese!! Man az ayande mitarsam! "Man"
پاسخحذفنمیدانم! هیچکس آدمها را به اندازه خودشان نمیشناسد. و حتی کسانی که چیزی حدسی بزنند (مانند روانشناس ها)، حرفی نمیزنند.
پاسخحذفوقتی رفتی و تا به الان خودت انتظارت از ادم ها بیش از ایران بود؟ چقدرش فکر می کنی با انتظارت جور در میومده و چقدرش نه؟ میدونم ادمها متفاوت اند ولی لطفا در این مورد برام بنویس خیلی برام مهمه نسبت به شرایط أینده واقع بین باشم؛"من"
پاسخحذفوقتی که کسی با دید تجربه کردن و یاد گرفتن به اتفاقات آینده نگاه کند، تا وقتی که چیزی یاد بگیرد راضی ست. برای من مهم نبود که آدمها چطور نباشند، برایم مهم بود که یک جای دیگر دنیا را ببینم.
پاسخحذفXob ta in had bahat movafeqam ke manam chizi ke razim mikone dars gereftan az tajrobehaye talx gozashtast vali hargez hazer nistam ke be xatere in rezayate sanavy zamani tajrobeyie karde basham ke forsati baraye lezat bordan az rezayatam nadashte basham. Manzuram ine ke hata dar takamol dar jahatist ke ensan ba komak aql v tajrobiate pishin behtarin pasox ra be sharayete mohiti dashte bashe. Ba porsidane in soal talasham dar jahate jologiri az tekrare eshtebah bud ta tarse az tajrobe! "man"
پاسخحذفاگر از تکرار اشتباه میترسید، بهتر است فکر کنید که شاید آن اشتباه تکرار شود بعد تصمیم بگیرید که آیا میخواهید تغییری در زندگی خود بدهید یا نه!
پاسخحذفIn chizie ke Bayad rush fekr konam.mamnun "man"
پاسخحذف