چه نامش والنتاین باشد، چه سپندارمذگان و چه روز عشاق، در مفهوم تفاوتی ندارد. حتی زمانش هم تفاوتی ندارد. اگر هر روزمان را تا حد ممکن با عشق به زندگی به سر نبریم، در آخر فقط یک تن متحرک تنها را به بالین مینهیم. به گمان من تمام قریب 7 میلیارد آدمی که الان زندگی میکنند و حتی آن 5 میلیارد و اندی که آمدند و رفتند، همه دنبال چیزی در زندگی بودهاند به نام خوشبختی. تعداد تعریفهایی هم که برای آن شده نه تنها به اندازه سر انگشتان آدمها بلکه به اندازه هر لحظه زندگی هر کدامشان متفاوت و متغیر بوده است. قسمتی از تلاش این آدمها در به دست آوردن خوشبختی و بخشی دیگر از تلاششان در نگه داشتن آن گذشته است. به نظر من "منطق" هم وسیلهای برای کسب یا نگهداری خوشبختی بوده است گرچه گاهی نقش منطق از "وسیله" به "هدف" تغییر کرده است.
یکی از خوشیهای زندگی داشتن "روز عشقی" ست که ماندگار باشد. احساس، نوعی خلاقیت و تجربه شخصی است که هر کس در شرایط خاص و در لحظه خلق میکند. آنچه مهم است کسب مهارت، دانش و تجربه برای رسیدن به آن شرایط و خلق آن لحظه است وگرنه خود آن لحظه و احساس نه دادنی ست و نه گرفتنی. متن خلاصه زیر هدیه من برای این روز و هر روز عشق زندگی است که با تلاش هر دو نفر ساخته شده باشد. متن انگلیسی را چند سال پیش یکی از دوستانم برایم ایمیل کرد. بعد از آن اولین پاسخم به دوستانی که نظر من را در مورد عشقشان میخواستند فرستادن آن متن بود که همیشه با پاسخ مثبتی برخورد میکردم. آن متن انگلیسی را میتوانید در اینجا بخوانید گرچه اصل آن یک مطلب طولانی است که میتوانید در اینجا بیابید. به خاطر کمبود وقتم فقط کلیت مطالب را ترجمه کردم.
یکی از خوشیهای زندگی داشتن "روز عشقی" ست که ماندگار باشد. احساس، نوعی خلاقیت و تجربه شخصی است که هر کس در شرایط خاص و در لحظه خلق میکند. آنچه مهم است کسب مهارت، دانش و تجربه برای رسیدن به آن شرایط و خلق آن لحظه است وگرنه خود آن لحظه و احساس نه دادنی ست و نه گرفتنی. متن خلاصه زیر هدیه من برای این روز و هر روز عشق زندگی است که با تلاش هر دو نفر ساخته شده باشد. متن انگلیسی را چند سال پیش یکی از دوستانم برایم ایمیل کرد. بعد از آن اولین پاسخم به دوستانی که نظر من را در مورد عشقشان میخواستند فرستادن آن متن بود که همیشه با پاسخ مثبتی برخورد میکردم. آن متن انگلیسی را میتوانید در اینجا بخوانید گرچه اصل آن یک مطلب طولانی است که میتوانید در اینجا بیابید. به خاطر کمبود وقتم فقط کلیت مطالب را ترجمه کردم.
ده راه برای ازدواج با فرد نامناسب
توسط Dov Heller
توسط Dov Heller
در موارد زیر فرد نامناسب را انتخاب میکنید (یا به عبارت دیگر شما با تفکرات نادرست زیر اقدام به انتخاب یک فرد میکنید):
1- انتظار دارید او بعد از ازدواج تغییر کند. اگر شما با کسی که میشناسید خوشحال نیستید، ازدواج نکنید.
2- بیشتر به جذبه ظاهری دوطرفه ( شیمی فرد1) توجه میکنید تا خصوصیات شخصیتی او. حداقل چهار خصوصیت زیر را بررسی کنید:
a. افتادگی: آیا او به "انجام دادن یک کار خوب" بهتر از آسایش شخصی اهمیت میدهد؟
b. مهربانی: آیا او از خوشحال کردن دیگران لذت میبرد؟ آیا کارهای داوطلبانه انجام میدهد؟
c. مسولیت پذیری: آیا میتوانید به او در مورد انجام دادن کارهایی که حرف آنها را میزند اطمینان کنید؟
d. خوشبختی: آیا او خودش را دوست دارد؟ از زندگی لذت میبرد؟ شخصیت عاطفی ثابتی دارد؟
e. از خودتان بپرسید: آیا دوست دارم که شبیه این فرد باشم؟ از این فرد بچهدار شوم و بچههایم شبیه این فرد شوند؟
3- مردان آنچه زنان میگویند را نمیفهمند. برای زنان مهمترین نیاز این است که دوست داشته شوند و احساس کنند که مهمترین فرد در زندگی شوهرشان هستند.
4- اهداف و اولویتهای مشترک زندگی را با همدیگر سهیم نمیشوید. هنگام مجردی باید بفهمید که "برای چه زندگی میکنید" و بعد کسی را پیدا کنید که به نتیجه مشترک رسیده باشد. یک "هم دل2" در واقع یک "هم هدف3" است.
5- زودتر از موقع صمیمی میشوید! روابط فیزیکی زودهنگام میتواند همانند ابری روی منطق را بپوشاند و امکان تصمیم گیری درست را کاهش دهد.
6- با او ارتباط عاطفی عمیق ندارید. از خود بپرسید: "آیا این فرد را ستایش میکنم؟" باید با کیفیتهایی مانند خلاقیت، وفاداری، قدرت تصمیمگیری و غیره تحت تأثیر قرار بگیرید. از خود بپرسید: "آیا به این فرد اعتماد دارم؟"
7- با او احساس امنیت روانی نمیکنید. از خود بپرسید: "آیا با این فرد میتوانم کاملاً خودم باشم و عقاید و احساساتم را نشان دهم؟ آیا او باعث میشود که احساس خوبی نسبت به خودم داشته باشم؟" مراقب کسی که رفتار کنترلگرایانه دارد باشید. در عین حال "توصیه کردن" با "کنترل کردن" تفاوت دارد. "توصیه" به سود شماست اما "کنترل" به سود خود فرد است.
8- همه چیز را روی میز نمیگذارید. باید در مورد هر چیزهایی که شما را در مورد ارتباطتان نگران میکند بحث کنید. میفهمید که چگونه مشکلاتتان را حل میکنید و در چه مواردی آسیب پذیر هستید.
9- از ارتباط به عنوان وسیلهای برای فرار از مشکلات و ناراحتی شخصی استفاده میکنید. اگر ناراحت و مجرد هستید، احتمالاً بعد از ازدواج هم ناراحت خواهید بود.
10- شما درگیر یک "مثلث" هستید. یعنی در حالیکه از لحاظ عاطفی به کسی یا چیزی (کار، اینترنت، سرگرمی، مواد مخدر، ورزش...) وابستگی دارید، به دنبال رابطه دیگری هستید.
---
1- Chemistry
2- Soul mate
3- Goal mate
2- Soul mate
3- Goal mate
امیدوارم روزی کسی کل متن را ترجمه کند
روش نظر دهی را تغییر دادم. اگر هنوز مشکلی دارید در وبلاگ قبلی اطلاع دهید یا به daramerica[at]gmail [dot] com ایمیل بزنید.
پاسخحذفسلام
پاسخحذفمنزل نو مبارك
مطالب اين پست هم مفيد بود.
مرسي.
روش درستی رو برای نظرگیری انتخاب کردی. برای اینکه خیلی بیربط نشه قضیه بقیه ش رو در ای-میل توضیح میدم. ببخشید که خیلی بیربط شد ;)
پاسخحذفسلام
پاسخحذفمتن جالبی بود فقط خواستم بگم کتابای زیادی در این زمینه ترجمه شده به خصوص از خانم بارباذا...! اسمش دقیق یادم نیست ولی یکی از کتابهای جالبش "آیا تو آن گمشده ام هستی؟"
الهام: آن سری از کتابهایش را خواندم. اما بیشتر تأکیدش بر "گذشته" افراد است که به مکتب فروید خیلی شباهت دارد. در صورتیکه بنابر آنچه که "الیس" و کسانی از این دست اعتقاد دارند، برای درست اندیشیدن حتماً به بازیابی گذشته نیاز نیست (و گاه فرصت مرور همه آن گذشته نیست). (بخوانید: http://research.ui.ac.ir/mainpage/03magallat/ensani/ensani07/ensani07_check10.htm )
پاسخحذفبه نظر من "باربارا دیآنجلیس" بنابر تجربه شخصی خودش (چهار بار ازدواج ناموفق) نگاهی محافظهکارانه دارد و بجای اینکه به مهارتها بپردازد به فرمولهایی برای هر یک از شرایط اشاره کرده است.
عشق
پاسخحذفتنها ازادی در جهان است
چون
روح را چنان نوازش می کند
که هیچ قانون طبیعی یا انسانی
نمی تواند ماهیت ان را تغییر دهد....
مطلب جالبی بود در ضمن به خاطر معرفی کتاب زندگی عاقلانه ممنونم.
سلام
پاسخحذفوبلاگ جدید مبارک
نوشته های شما از معدود وبلاگهایی که برایم ارزش خواندن دارد(در مقایسه با تعداد زیاد وبلاگها)
در پاسخی که به الهام دادید آدرس سایتی را دادید که علاقه مندم آن را بخوانم اما ناقص نمایش داده میشود.اگر میتوانید لطف کنید آن را دوباره بگذارید.(با گوگل کردن قسمت ناقص هم جور نشد)
در ضمن یک سوال داشتم که قصدم فهمیدن تجربه دیگران است:در یکی از پستهای قبلی نوشتید که به علت حجم زیاد دروس ترم؛ زمان خیلی بیشتری مشغولید و بطور میانگین سه ساعت در دو روز میخوابیدید. تجربه من از این کارها زیاد مفید نبوده. به نظر شما از کارایی انسان به همان اندازه کم نمیشود؟ و آیا توانسته اید بصورت کارامدی از این زمان اضافه استفاده کنید؟ من الان تحت فشار هستم که کار هشت ماهه را در چهار ماه و حتی کمتر انجام دهم.با توجه به تجربه بیشتر شما؛ آیا عملی است؟
ببخشید که طولانی شد اما در وضعیت بدی هستم.
farsi nevisi to inja che jorie?
پاسخحذفghalabe no mobarak
ghesmate nazarat engar ye ashoftegi dare.
kheili shologhe mohitesh
movafagh bashin
سلام.
پاسخحذفازنوشته هاتون خوشم اومد.
لینکتون میکنم.
سلام بابک جان!
پاسخحذفتبریک میگم وبلاگ جدیدو...
یکی از لینک هایی که در قسمت خواندنی ها گذاشتی کار نمی کنه...آدرسش inbaran.blogfa.com ولی انگار پاک شده...
حامی
سلام بابك خان
پاسخحذفمباركه خونه جديد
راستش من خيلي وقته وبلاگ شما رو ميخونم خيلي از پشتكار شما خوشم مياد
واقعا لذت ميبرم وقتي در مورد علايق و همينطور تصميماتون مينويسيد
در مورد ولنتاين نوشته بودين ياد نوشته خودم افتادم... بهانه اي شد تا يه چند خطي براتون بنويسم
آرزوي موفقيت بيشتر دارم براتون
موفق باشيد
مید: آن آدرس را بصورت دو تکه در اینجا میگذارم چون راه دیگری نیافتم:
پاسخحذفhttp://research.ui.ac.ir/mainpage/03magallat/
ensani/ensani07/ensani07_check10.htm
اینکه هر کسی چگونه میتواند خود را مدیریت کند به شناخت او از خودش و تلاش برای افزایش مهارتهایش برمیگردد. مسلماً رنج کشیدن دلیلی بر درستی این کار نیست اما تحمل سختیها یا تلاش برای حل مشکلات چیزیهایی هستند که سرمایه ما را در زندگی تعیین میکنند. گاهی بخاطر هدفی دیگر، گاهی بخاطر عقیدهای که گمان میبریم درست است، گاه بخاطر عزیزانمان. این گونه عمل کردن دلیلی ست برای اینکه به خودمان اعتماد کنیم، بگذاریم دیگران به ما اعتماد کنند و ما هم به دیگران اعتماد کنیم. کارایی مهمترین قسمت برنامه ریزی ست اما بی تلاش به دست نمیآید. این مهارت با تلاش برای کسب مهارتهای بیشتر و با اعتماد به مهارت (یا تاریخچه یا تجربه) که داریم بدست میآید.
حامی جان: وبلاگ حذف شده بود. من هم آن متن را برداشتم.
مهسا، مسعود، تارا، خانم مارپل: سپاس! نه من کامل هستم و نه اینجا. مثل هر کس، مثل زندگی خوبی و بدی دارد، بالا و پایین دارد.
سلام
پاسخحذفمبارک باشه، مطالب شما همیشه خوندنی و جذابه،
شما را به Google Reader اضافه کردم و با فیدها هم مشکلی نبود.
همیشه موفق باشید.
این پست هم جالب بود
پاسخحذفو خیلی مفید
خوب بود قبل ازدواج اجبارن مهارتهای لازم را همه یاد می گرفتند
پاسخحذفزندگی و تمام مراحل آن یک اجبار نیست، یک انتخاب است! همانگونه که آموختن هر چیزی در زندگی (از هر درسی در مدرسه یا دانشگاه تا مهارتهای متفاوت در زندگی) یک انتخاب است.
پاسخحذف