جدا از تجربههای شخصی، سالها مشاور دوستانی بودم و یا در بالا و پایین زندگیهای آدمهای زیادی قرار گرفتم. مطالعاتی داشتم و خودم هم با متخصصانی مشورت کردم. گاهی چهره نه چندان دلنشین بعضی قسمتهای زندگی باعث شد که به موضوع ارتباط بین آدمها بیشتر فکر کنم. داستان ارتباط آدمها همیشه برایم جذاب بوده است. حتی با اینکه آمریکاییها علاقه چندانی به حرف زدن در مورد ارتباطاتشان ندارند اما -چه خوب چه بد - سعی کردهام که از لابلای حرفهایشان آن پازل را بسازم.
آدمهای زیادی دیدهام که درست یا نادرست "آدم زندگیشان" را انتخاب کردهاند. آدمهایی هم دیدهام که اعتقاد داشتهاند تنها یک عشق در زندگیشان وجود داشته ولی بعدها به این نتیجه رسیدهاند که حس بالاتری را با فرد دیگری تجربه کردهاند. من به این نتیجه رسیدهام که دوست داشتن در زمان تعریف میشود. یعنی میتوان در زمانهای مختلف، شکلهای متفاوتی از احساس دوست داشتن را تجربه کرد. یک شاهد این گفته عمیقتر شدن احساس بین زوجها در طی زمان است. چیزی که به شناخت و رشد دو طرف بستگی دارد. یادم هست که کمی قبل از ترک ایران هنگام خداحافظی تلفنی با یکی از دکترهای مشاور پرسیدم که ازدواج یک ایرانی با یک آمریکایی چگونه است. او هم جواب داد که "اگر با هم توافق کنند چرا که نه"!
در تئوری هر دو آدمی در روی این کره خاکی میتوانند شادمانه و عاشقانه با هم زندگی کنند به شرطی که هر دو"بخواهند" و "مهارت"های لازم را داشته باشند. نوعی هماهنگی در این بین لازم است. بسیاری از خصوصیات ارزشمند یک نفر که دیگران را جذب میکنند، اکتسابی اند. این روزها خصوصیات ظاهری یا جای خود را به خصوصیات شخصیتی دادهاند یا در مواردی قابل تغییر هستند. اما مهارتها بعنوان تواناییهای مثبتی در نظر گرفته میشوند که حس "اطمینان" از ادامه ارتباط را فراهم میکنند. بسیاری از کسانی که مورد توجه افراد بیشتری در جمع قرار میگیرند مهارتهای بیشتری نسبت به بقیه دارند. این خصوصیات میتوانند مهارت در ایجاد و حفظ ارتباط، حل مشکلات، ابراز احساسات، تفکر عاقلانه، انعطاف پذیری، پشتکار، خلاقیت، خوشحالی، قاطعیت، آینده نگری، ریسک پذیری، شجاعت، همدلی، همرهی و چیزهایی از این دست باشند. بسیاری از آدمها هم جذب این خصوصیات میشوند و بعد به این نتیجه میرسند که عاشق شدهاند. به این ترتیب "خواستی" برای بودن با یک فرد در وجودشان شکل میگیرد. وقتی به نکاتی که در چشمان تمام باز اشاره شد نگاه کنید در میابید که بسیاری از خصوصیات لازم برای یک زندگی عاشقانه اکتسابی هستند. کسب مهارت نوعی از تغییر است. تغییر میتواند هم ما را دوست داشتنیتر و هم عاشقتر بکند.
-مرتبط: مهارت
آدمهای زیادی دیدهام که درست یا نادرست "آدم زندگیشان" را انتخاب کردهاند. آدمهایی هم دیدهام که اعتقاد داشتهاند تنها یک عشق در زندگیشان وجود داشته ولی بعدها به این نتیجه رسیدهاند که حس بالاتری را با فرد دیگری تجربه کردهاند. من به این نتیجه رسیدهام که دوست داشتن در زمان تعریف میشود. یعنی میتوان در زمانهای مختلف، شکلهای متفاوتی از احساس دوست داشتن را تجربه کرد. یک شاهد این گفته عمیقتر شدن احساس بین زوجها در طی زمان است. چیزی که به شناخت و رشد دو طرف بستگی دارد. یادم هست که کمی قبل از ترک ایران هنگام خداحافظی تلفنی با یکی از دکترهای مشاور پرسیدم که ازدواج یک ایرانی با یک آمریکایی چگونه است. او هم جواب داد که "اگر با هم توافق کنند چرا که نه"!
در تئوری هر دو آدمی در روی این کره خاکی میتوانند شادمانه و عاشقانه با هم زندگی کنند به شرطی که هر دو"بخواهند" و "مهارت"های لازم را داشته باشند. نوعی هماهنگی در این بین لازم است. بسیاری از خصوصیات ارزشمند یک نفر که دیگران را جذب میکنند، اکتسابی اند. این روزها خصوصیات ظاهری یا جای خود را به خصوصیات شخصیتی دادهاند یا در مواردی قابل تغییر هستند. اما مهارتها بعنوان تواناییهای مثبتی در نظر گرفته میشوند که حس "اطمینان" از ادامه ارتباط را فراهم میکنند. بسیاری از کسانی که مورد توجه افراد بیشتری در جمع قرار میگیرند مهارتهای بیشتری نسبت به بقیه دارند. این خصوصیات میتوانند مهارت در ایجاد و حفظ ارتباط، حل مشکلات، ابراز احساسات، تفکر عاقلانه، انعطاف پذیری، پشتکار، خلاقیت، خوشحالی، قاطعیت، آینده نگری، ریسک پذیری، شجاعت، همدلی، همرهی و چیزهایی از این دست باشند. بسیاری از آدمها هم جذب این خصوصیات میشوند و بعد به این نتیجه میرسند که عاشق شدهاند. به این ترتیب "خواستی" برای بودن با یک فرد در وجودشان شکل میگیرد. وقتی به نکاتی که در چشمان تمام باز اشاره شد نگاه کنید در میابید که بسیاری از خصوصیات لازم برای یک زندگی عاشقانه اکتسابی هستند. کسب مهارت نوعی از تغییر است. تغییر میتواند هم ما را دوست داشتنیتر و هم عاشقتر بکند.
-مرتبط: مهارت
سلام
پاسخحذفاطلاعات جالبی بود و جای تشکر داره
گمانم مطالعه ی ادامه ی مطالبتون هم جالب و مفید باشه